بهانه

شقایق های سهراب هم روزی خواهند سوخت اما تا چمدانی براز هیچ هست باز هم زندگی باید کرد


نوشته شده در چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:سلام, الهی فدات بشمم الهی قربونیت بشم مشکل چشمام قرنیه یا ذوجاجیه یا عنویه نیست, عزیزم مشکل چشمام شبکیه س, بهش میگن ‏R,P‏ آر پی, الان برات میشکافم, ببین شبکیه اونایی ک چشماشون سالمه بالغ بر چندصدهزار میلیارد سلول داره ک این سلولا کارشون اینه ک بازتاب نورو اجسام رو ب مغز برسونن, ولی چشمای افرادی مث من چندصدمیلیارد سلول نداره,شاید صدملیون داشته باشه,تازه هرانسان روزانه چندهزار سلول شبکیه چشمشون میسوزه ولی دوباره میسازه ولی شبکیه چشم امثال من سلول سوزی میکنه ولی نمیسازه, هرچی سن بره بالا با کاهش دید مواجه میشیم,دلیل اینکه اینطوری شدم مال اینکه نارس ب دنیا اومدم وقتی بدنیا اومدم ۷۰۰ گرم بودمو ۸ ماهه,ن عزیزم انقد بابام از خداشه ک من خوب بشم حتی حاظره کامیونشو واسه معالجه چشام بفروشه,ولی متأسفانه درمونی فعلا نداره,چند ماه پیش زنگ زدم پژوهشکده رویان اخه تو سایتشون نوشته بود درمان قطعی شبکیه چشم میسر شد,خانومه گفت صد نفر مث تو عملیات کشت سلول روشون انجام شده و دارن روش کار میکنن و فعلا مراحل آزمایشیه,گفت خرداد سال ۹۴ تماس بگیر ی خبر بپرس ک بفهمی درمان رسمی شروع شده یا ن,آره خانومم فقط فقط فقط خدا میتونه ی کاری کنه, فقط خدا و دعای تو و دیگران,,ساعت 5:53 توسط اعتراف| |

نوشته شده در چهار شنبه 8 بهمن 1393برچسب:سلام, خانومم؟ برام دعا کن, وضعیت چشام خیلی وخیم شده دلیلشم نمیدونم نمیدونم چرا هی هروز داره سوش کمتر میشه,خلاصه اگه واقعا دوسم داری برام دعا کن, نگران وضعیت عمومیم نباش حالم خوبه فقط از لحاظ ذوحی پکیدم داغون شدم داغون,شنبه تاحالا پیش ۲تا دکتر چشم پزشک کار۲۰ و اسمی اصفهان رفتم همشون میگن فعلا هیچ درمونی نداره شاید بعدها,,,,, خلاصه ببین اینارو میگم ک تو آگاه بشی و بهت بفهمونم من ب دردت نمیخورم لیاقت تو بیشتر از ایناس بازم فک کن من ن میخوام بپیچونمت ن کسی توزندگیم اومده ن اهل خیانتم بخدا به جان عزیزم ب امام حسین قسم به هرکی که تو میپرستی قسم ۳روزه فقط خوراکم شده اشک و بغض و گریه انقد با خدا حرف زدم دست ب دامن اماما شدم ولی دریغ از ی جواب یا ی نشونه از طرف خدا ک بدونم خدا داره صدامو میشنوه,بخاطر این وضعیت ک برام پیش اومده دیگه نتونستم برم شرکت,عزیزم اینطوری ک داره پیش میره من تا ی ماه دیگه خونه نشین میشم ولی امیدم ب خداس, به هرکی میگم میگن ناشکری نکن خدا داره امتحانت میکنه,گاهی وقتا احساس میکنم خدا بام لجه و ازم بدش میاد و بعضی وقتا ب قدری از دست خدا عصبی میشم ک نگو,دیگه نمیدونم چیکار کنم هرکاری باید میکردم کردم, خدایا این دختر به من دل بسته و منو با تموم مشکلات جسمیم قبول کرده خدایا یکاری کن نذار پیش خانوادش سرافنده بشم نذار این دختر بعد مورد تحقیر خانوادش و همکلاسیاش قرار بگیره,نذا بش بگن هه حجت حجت ک میگفتی این بود؟,ساعت 8:5 توسط اعتراف| |

نوشته شده در چهار شنبه 26 آذر 1393برچسب:سلام,عزیز دلم,راستش من گند زدم با ساختن وبلاگ نمیدونم چرا اینطوری شد,یوزر پسوردی ک بهت دادم خودت برو عین وبلاگ خودت آرایشش کن و با همین قالب اگه نشد این قالب ی قالب انتخاب کن ک زمینش تیره باشه با رنگ فونت سفید و روشن, اگه نشد وبلاگو کاریش بکنی ی وبلاگ با همون اسم بساز و بجا 2 ک اخرشه 3 بذار, باورکن من بی تقصیرم منم با ی گوشی نوکیا مدل پایین و سرعت نت پایین و افتضاح و چشای پکیده,اوف تصورکن واقعا سخته,اگه ساختی یا همونا اصلاح کردی تو وبلاگ خودت خبرشو بده, و حالا حرف آخر با خوانندگان وبلاگ: توجه توجه این وبلاگ تا اطلاع ثانوی تعطیل شد شرمنده ک سر نخ رابطمون از دستتون در میره,شاید بعدها اون وبلاگو بهتون معرفی کردیم,این وبلاگ تو کل دبیرستان خانومم لو رفت همشم بخاطر ی سری دختر بی فرهنگ ک چشم دیدن عشق منو خانوممو ندارن و دارن از حسودی منفجر میشن تصمیم ب کوچ گرفتیم,راستی قبل رفتن باید ی تشکر ویژه:مرسی ک عشقمو بهم معرفی کردی و نیمه گمشده منو بهم رسوندی! خب دیگه عشقم سفارشام یادت نره,راستی پریروز بعد اینکه خدافظی کردیم بی اختیار گریم گرفت و اشکم روون شد,بغضم ترکید و دلم بحال هردومون سوخت,ب خودم گفتم نگا هزاران هزار دخترا پسر با همن حالا چ با عشق چ بی عشق هیچکدومشون مث ما نیستن, ولی بعد ب خودم اومدم گفتم اینطوری بهتره چون عطش عشقمون زیادتر میشه و قدر همو بیشتر میدونیم,اخه اونای ک همش با همن زود از هم سیر میشن و برا هم تکراری میشن,خب دیگه چاره چیست,توکل ب خدا,خدایا عشق و دوس داشتن ما دوتا پاکه خودت میدونی و خبر داری خدایا خودت موانعو از سر راهمون بردار,,, تا فردا بای,ساعت 7:33 توسط اعتراف| |


Power By: LoxBlog.Com